No Image
رشوه خواری از دیدگاه قرآن پيوند ثابت

یکی از مبانی اقتصاد اسلامی مبارزه با پدیده رشوه است. در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدت محکوم و مستحق آتش معرفی شده و پولی که از این راه تحصیل می شود حرام و نارواست. یكى از بلاهاى بزرگى كه از قدیم ترین زمانها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر ادامه دارد، بلاى رشوه خوارى است كه یكى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست و سبب مى شود قوانین كه قاعدتا باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد به سود مظالم طبقات نیرومند كه باید قانون آنها را محدود كند به كار بیفتد. زیرا زورمندان و اقویا....


ادامه اين مطلب را بخوانيد...

نوشته: مرتضی در: یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,

|

 
نماز از دیدگاه قرآن پيوند ثابت

پدید آورنده : حجة الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی

نماز در تمام ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است . درخواست حضرت ابراهیم (ع) چنین بوده است که: «رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی . . . ; (1) پروردگارا، من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار ده » . به حضرت موسی (ع) در کوه طور خطاب شد....


ادامه اين مطلب را بخوانيد...

نوشته: مرتضی در: یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,

|

 
عدالت از دیدگاه قرآن کریم پيوند ثابت

عدل الهى از نظر قرآن کريم

در آيات قرآن کريم، عادل بودن و قيام به عدل بعنوان يک صفت مثبت براى خداوند ذکر شده است يعنى در قرآن تنها به تنزيه خداوند از ظلم و ستم در آيات قرآن قناعت نشده است بلکه به طور مستقيم نيز صفت عدالت براى خداوند اثبات شده است چنانکه مى فرمايد: «شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولو العلم قائما بالقسط؛ خدا و فرشتگان و دارندگان دانش گواهى مى دهند که معبودى جز خداى يکتا که به پادارنده عدل است، نيست» (آل عمران/18) بنابراين از نظر اسلام...


ادامه اين مطلب را بخوانيد...

نوشته: مرتضی در: چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:,

|

 
عدالت و جایگاه آن در قرآن کریم پيوند ثابت

 

عدالت و جايگاه آن در قرآن

از مهم ترين مباحث موجود در فلسفه سياسي اصل عدالت است. طرح مسايلي هم چون مبحث عدالت در يک جامعه حاکي از حيات سياسي و عقلاني آن اجتماع است. چرا که هيچ جامعه زنده و پويايي از طرح اين مسايل مستغني نيست. جامعه اي که اين مقولات را مطرح نمي کند، خبر از بي نيازي خود نمي دهد بلکه غفلت و بي دردي  و انحطاط خود را آشکار مي سازد. ...

 

 


ادامه اين مطلب را بخوانيد...

نوشته: مرتضی در: چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:,

|

 
نتیجه ظلم از دیدگاه قرآن پيوند ثابت

ظلم به معنای ستم (آزار) آمده است. اصل آن به معنای ناقص کردن و کم کردن حق و یا گذاشتن شئ در غیرموضوع خویش است. بنابراین آزار رساندن به دیگران و حق دیگران را پایمال کردن از مصادیق آشکار ظلم است. ظلم یکی از شنیع ترین گناهان است، بلکه با کمی دقت و تحلیل عقلی باید گفت: زشتی و شناعت گناهان دیگر هم به مقدار ظلمی است که در آنها است. و معنای ظلم عبارت است از خروج از عدالت و حد وسط. (آیات دیگری نیز به این مانع اشاره دارد، از جمله: انعام ، آیه 135؛ قصص ، آیه .37).

خداوند می فرماید:«مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد.» (انعام ، آیه .21) از این آیه برداشت می شود که ظالمان، بیدادگران و ستمگران از فلاح، رستگاری و سعادت بی بهره اند و نصیبی نخواهند برد، و در گروه شقاوتمندان و تیره بختان قرار خواهند گرفت. تفسیر نمونه ذیل آیات 13 و 14 سوره یس می نویسد: در آیات فوق علت نابودی اقوام گذشته ظلم و ستم ذکر شده است، این به خاطر آن است که واژه ظلم آنچنان مفهوم جامعی دارد که هرگونه گناه و فسادی را دربر می گیرد.

بنابراین با توجه به مطالب فوق، می توان گفت: هر نوع ستم و ظلم از سوی ستمگران، برای آنان اثر وضعی به جای خواهد گذاشت، اثر وضعی ظلم در دنیا این است که بالاخره انسان ستمگر، قوم ستمگر، در دنیا به نابودی و بدبختی خواهد رسید و در آخرت هرگز روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید. بلکه او در دوزخ ابدی گرفتار خواهد شد. از نظر قرآن هر کسی که به‏ نفس خود یا به غیر ظلم کند ظالم است . در عرف مردم همیشه ما ظالم به‏ غیر و کسی را که به حقوق مردم تجاوز می‏کند می‏گوئیم " ظالم " ولی ظالم در قرآن اعم است از کسی که به غیر تجاوز کند یا به خود . کسی که‏ به غیر تجاوز کند باز به خود ظلم کرده است . خداوند می فرماید: : « و ما کان ربک‏ لیهلک القری بظلم و اهلها مصلحون، هود ، 117 ». ترجمه:'' پروردگار تو هرگز چنین نیست‏ که مردمی را به موجب ظلمی هلاک کند در حالی که آنها مصلح و اصلاح‏ کننده‏اند ''. اینکه هم ظالمند و هم اصلاح کننده یعنی چه ؟ مقصود از ظلم در اینجا آن ظلم عظیم است که شرک است ، و مقصود از اینکه مصلح هستند یعنی‏ در میان خودشان مصلحند . پس ظلمشان در حق الله است ، اصلاحشان در حق‏ الناس .

بنابراین قرآن اینطور می‏گوید که اگر مردمی خودشان برای خودشان‏ در دنیا خوب باشند اما کافر و مشرک باشند ، به عبارت دیگر عدالت‏ در میانشان برقرار باشد ولی مشرک باشند ، در این دنیا خدا آنها را معذب‏ نمی‏کند . پس معلوم می‏شود هر گناهی یک خاصیتی دارد . این است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود : « الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم » . جمله‏ عجیبی است : یک ملک ، یک دولت ، یک نظام با کفر قابل بقا هست ولی‏ با ظلم قابل بقا نیست . هم کفر گناه است و هم ظلم ، اما هر گناهی در یک جهت تأثیر دارد . تأثیر کفر در اینکه نظام یک زندگی را از هم بپاشد به اندازه ظلم نیست . پس ما اگر دو جمعیت داشته باشیم ، یک جمعیت‏ مسلمان باشند ولی در میان خودشان ظالم باشند ، خودشان به یکدیگر ظلم بکنند ، و جمعیت دیگر کافر باشند اما نسبت به خودشان عدالت و انصاف داشته باشند ، از نظر اخروی آن مسلمانها مسلما بهتر بوده‏اند .ولی از نظر دنیوی جامعه کافرانی که اهل عدالتند پایدارتر است.

از ابن عباس چنین روایت شده که مى گوید : من از قرآن به خوبى استفاده کرده ام که ظلم و ستم خانه ها را ویران مى کند سپس به آیه « فتلک بیوتهم خاویة بما ظلموا»: ترجمه: ''این خانه‏هاى آنهاست که بخاطر ظلم و ستمشان خالى مانده و در این نشانه روشنى است براى کسانى که آگاهند! (نمل،52)'' استدلال کرد .
و براستى تاثیر ظلم در ویران کردن شهرها و جامعه ها با هیچ چیز قابل مقایسه نیست ، ظلم صاعقه مرگبار است ، ظلم زلزله ویرانگر است ، ظلم همچون صیحه مرگ آفرین آسمانى است و تاریخ بارها و بارها این حقیقت را اثبات کرده است که دنیا ممکن است با کفر ادامه یابد اما با ظلم قابل دوام نیست .


نوشته: مرتضی در: دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:,

|

 
ظلم از دیدگاه قرآن پيوند ثابت

ظلم، قراردادن چیزی در غیر جایی است که مختص به او می باشد، حالا چه به کمی و نقصان باشد و چه به زیادی. خداوند راجع به ظالمین در سوره آل عمران آیات 57 یا 140 می گوید: «والله لا یحب الظالمین، خداوند ظالمین و ستمگران را دوست ندارد». ظلم سه نوع است:

1-ظلم بین انسان و خداوند که بزرگترین آنها کفر و شرک و نفاق می باشد.
خداوند در آیه 21 سوره انعام می فرماید:«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ، چه کسى ستمکارتر از کسى است که بر خدا دروغ بسته (و شریک براى او قائل شده است) یا آیات او را تکذیب نموده، مسلما ظالمان روى رستگارى نخواهند دید». در تعقیب برنامه کوبیدن همه جانبه شرک و بت پرستى، در نخستین آیه بالا با صراحت به صورت استفهام انکارى مى گوید: چه کسى ستمکارتر از مشرکانى است که بر خدا دروغ بسته و شریک براى او قرار داده و یا آیات او را تکذیب نموده اند و به راستى ظلمى از این بالاتر نمى شود که انسان جماد بى ارزش و یا انسان ناتوانى را همتاى وجود نامحدودى قرار دهد که بر سراسر جهان هستى حکومت مى کند. این کار از سه جهت ظلم محسوب مى شود: ظلم نسبت به ذات پاک او که شریکى براى او قائل شده، و ظلم بر خویشتن که شخصیت و ارزش وجود خود را تا سر حد پرستش یک قطعه سنگ و چوب پائین آورده، و ظلم بر اجتماع که بر اثر شرک گرفتار تفرقه و پراکندگى و دور شدن از روح وحدت و یگانگى شده است. مسلما هیچ ستمگرى- مخصوصا چنین ستمگرانى که ستم آنها همه جانبه است- روى سعادت و رستگارى نخواهند دید (إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ).

قابل توجه اینکه: در 15 مورد از قرآن کریم افرادى به عنوان ظالمترین و ستمکارترین مردم معرفى شده اند که همه با جمله استفهامیه «و من اظلم» یا «فمن اظلم» (چه کسى ستمکارتر است) شروع شده است، گرچه بسیارى از این آیات درباره شرک و بت پرستى و انکار آیات الهى سخن مى گوید، یعنى ناظر به اصل توحید است، ولى بعضى از آنها نیز درباره مسائل دیگر مى باشد مانند «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ، چه کسى ستمکارتر است از آنهایى که مانع ذکر نام خدا در مساجد شوند؟» (بقره/ 114). و در مورد دیگر مى خوانیم: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ، چه کسى ستمکارتر است از آنها که کتمان شهادت مى کنند؟» (بقره- 140).

در اینجا این سؤال پیش مى آید: چگونه ممکن است هر یک از این طوائف ستمکارترین مردم باشند؟ در صورتى که «ظالم ترین»  تنها بر یک طائفه از آنها صدق مى کند. در پاسخ مى توان گفت: همه این امور در حقیقت از یک جا ریشه مى گیرد و آن مسئله شرک و کفر و عناد است زیرا منع مردم از ذکر خدا در مساجد و سعى و کوشش در ویران ساختن آنها نشانه کفر و شرک است، و همچنین کتمان شهادت که ظاهرا منظور از آن کتمان شهادت بر حقایقى است که موجب سرگردانى مردم در وادى کفر مى شود از چهره هاى گوناگون شرک و انکار خداوند یگانه است.

و در آیه 82 همین سوره می فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» آرى، آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک نیامیختند امنیت مال آنها است و آنها هدایت یافتگانند (انعام/82). معروف میان مفسران این است که به معنى«شرک» است و آنچه در سوره لقمان آیه 12 وارد شده: «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ، شرک ستم بزرگى است» شاهد بر این معنى گرفته اند. در روایتى نیز از ابن مسعود نقل شده که هنگامى که این آیه (آیه مورد بحث) نازل شد بر مردم گران آمد، عرض کردند: اى رسول خدا کیست که لا اقل به خود ستم نکرده باشد (بنا بر این همه مشمول این آیه اند) پیامبر ص فرمود: منظور آنچه شما فکر مى کنید نیست آیا گفته بنده صالح خدا (لقمان) را نشنیده اید که مى گوید: فرزندم براى خدا شریک قرار مده زیرا شرک، ظلم بزرگى است.

2-ظلم بین انسان و بین مردم(ظلم به انسانها).
طبق آیه 160 و 161 سوره نساء علت تحریم پاره اى از نعمتها بر بنى اسرائیل چند چیز بوده است: ظلم و ستم بر ضعفاء و جلوگیرى کردن از دعوت انبیاء در مسیر هدایت مردم و رباخوارى و اموال مردم را به ناحق خوردن، آنجا که مى فرماید: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ، بخاطر ظلمى که از یهود صادر شد، و (نیز) بخاطر جلوگیرى بسیار آنها از راه خدا، بخشى از چیزهاى پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم.

3- ظلم انسان به خودش.
خداوند در سوره اعراف آیه 23 در داستان حضرت آدم و حوا می فرماید:«قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ، گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود. و ازمهمترین جاهایی که ظلم در قرآن ذکر شده شرک به خداوند و حکم به غیر آنچه که خداوند نازل نموده و پوشیدن و کتمان حق و تجاوز به حدودی است که خداوند تعیین نموده و پیروی از هوای نفس و مسخره نمودن و عیبجویی و ملقب نمودن به القاب بد و غیر اینها می باشد. خداوند در مورد صفات ظالمین می گوید: ظالمان هواپرست و بى دانش می باشند که پرده هاى جهل و نادانى بر قلب آنها فرو افتاده و خرافات و تعصبات جاهلى فضاى فکر آنها را تیره و تار کرده است.

به همین جهت در آیه 29 سوره روم قرآن می فرماید: ظالمان از هوا و هوسهاى خویش بدون علم و آگاهى پیروى مى کنند و تابع هیچ منطقى نیستند: «بل اتبع الذین ظلموا اهوائهم بغیر علم فمن یهدی من اضل الله و ما لهم من ناصرین، ولى ظالمان بدون علم و آگاهى، از هوى و هوسهاى خود پیروى کردند! پس چه کسى مى تواند آنان را که خدا گمراه کرده است هدایت کند؟! و براى آنها هیچ یاورى نخواهد بود!». اینها را خداوند به خاطر اعمالشان در وادى ضلالت افکنده است و چه کسى مى تواند آنها را که خدا گمراه کرده است هدایت کند؟! (فمن یهدى من اضل الله) . تعبیر به ظلموا بجاى اشرکوا اشاره به این است که شرک خود بزرگترین ظلم محسوب مى شود.


نوشته: مرتضی در: دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:,

|

 
ازدواج حضرت یوسف و زلیخا پيوند ثابت

 

 

www.miadgah.orgعکس مراسم ازدواج یوزارسیف در سریال حضرت یوسف


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

هنگامى كه حضرت یوسف علیه السلام به سلطنت مصر رسید، چون در سالهاى قحطى عزیز مصر فوت كرده بود زلیخا كم كم فقیر گردید، چشمانش ‍ كور شد، به علت فقر و كورى بر سر راه مى نشست و از مردم براى گذران خود گدایى مى كرد

 به او پیشنهاد كردند، خوب است از ملك بخواهى به تو عنایتى كند سالها خدمت او مى كردى . شاید به پاس خدمات و محبتهاى گذشته به رحم نماید.

 

 ولى باز هم عده اى او را از این كار منع مى كردند كه ممكن است به واسطه عشق ورزى و هوى پرستى اى كه نسبت به او داشتى تا به زندان افتاد و آن همه رنج كشید خاطرات گذشته برایش تجدید شود و تو را كیفر نماید.

 

زلیخا گفت : یوسفى را كه من مى شناسم آن قدر كریم و بردبار است كه هرگز با من آن معامله را نخواهد كرد. روزى بر سر راه او بر یك بلندى نشست .

 

 هر وقت حضرت یوسف علیه السلام خارج مى شد جمعیت كثیرى از رجال و بزرگان مصر با او همراه بودند زلیخا همین كه احساس كرد یوسف نزدیك او رسید گفت :

 سبحان من جعل الملوك عبیدا بمعصیتهم و العبید ملوكا بطاعتهم ، پاك و منزه است خداوندى كه پادشاهان را به واسطه نافرمانى بنده مى كند و بندگان را بر اثر اطاعت و فرمان بردارى پادشاه مى نماید

 

یوسف علیه السلام پرسید: تو كیستى گفت : همان كسى كه از جان تو را خدمت مى كرد و آنى از یاد تو غافل نمى شد هوا پرست بود، به كیفر اعمال بد خود به این روز افتاده كه از مردم براى گذران زندگى گدایى مى كند كه برخى به او ترحم مى كنند و برخى نمى كنند. بعد از عزیز اولین شخص مصر بود و اینك ذلیلترین افراد، این است جزاى گنهكاران .

 

یوسف گریه زیادى كرد و بعد پرسید:

 آیا هنوز چیزى از عشق و علاقه نسبت به من در قلبت باقى مانده ؟ گفت : آرى ، به خداى ابراهیم قسم ، یك نگاه به صورت تو، بیش از تمام دنیا براى من ارزش دارد كه سطح آن را طلا و نقره گرفته باشند.

 

یوسف پرسید: زلیخا چه تو را به این عشق واداشت ؟ گفت : زیبایى تو. یوسف گفت : پس چه خواهى كرد اگر پیامبر آخرالزمان را ببینى كه از من زیباتر و خوش خوتر و با سخاوت تر است كه نامش محمد صلى الله علیه و آله است ؟ زلیخا گفت : راست مى گویى .

 

 یوسف علیه السلام پرسید تو كه او را ندیده اى ، از كجا تصدیق مى كنى ؟ گفت همین كه نامش را بردى محبتش در قلبم واقع شد. خداوند به یوسف وحى كرد زلیخا راست مى گوید ما نیز او را به واسطه علاقه و محبتى كه به پیامبر ما محمد صلى الله علیه و آله دارد، دوست داریم و به این خاطر تو با زلیخا ازدواج كن . آن روز یوسف به زلیخا چیزى نگفت و رفت .

 

روز بعد به وسیله شخصى به او پیغام داد كه آیا میل دارى تو را به ازدواج خود درآورم . زلیخا گفت : مى دانم كه ملك مرا مسخره مى نماید، آن وقت كه جوان و زیبا بودم مرا از خود دور كرد، اكنون كه پیرو بینوا و كور شده ام مرا مى گیرد؟!

 

حضرت یوسف علیه السلام دستور داد آماده ازدواج شود و به گفته خود وفا كرد شبى كه خواست عروسى كند به نماز ایستاد، دو ركعت نماز خواند خدا را به اسم اعظمش قسم داد. خداوند جوانى و شادابى زلیخا را به او باز گرداند،

 چشمانش شفا یافت ، مانند همان زمانى كه به او عشق مى ورزید، در آن شب یوسف او را دخترى بكر یافت ، خداوند دو پسر از زلیخا به یوسف داد، با هم به خوشى زندگى كردند تا مرگ بین آنها جدایى انداخت .

 

هنگامى كه یوسف علیه السلام مالك خزاین زمین شد با گرسنگى بسر مى برد و نان جو مى خورد، به او مى گفتند با این كه خزینه هاى زمین در دست توست به گرسنگى مى گذرانى ؟ مى گفت مى ترسم سیر شوم و گرسنگان را فراموش نمایم

 


نوشته: مرتضی در: چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

|

 
داستان امید بخش ترین آیه قرآن پيوند ثابت

 

 
 
در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن كدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء"(خداوند هرگز شرك را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48
امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه "و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما" (هر كس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110
امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .

 بعضى دیگر گفتند آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم" (اى بندگان من كه دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمرآیه53

امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله" (پرهیزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى كنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بیامرزد)
سوره آل عمران آیه135
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم كه فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلك ذكرى للذاكرین"
سوره هود آیه 114

و فرمود: اى على! آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرده و بشیر و نذیرم قرار داده یكى از شما كه برمى‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏شود از نمازش كنار نمى‏رود مگر آنكه از گناهانش چیزى نمى‏ماند، و مانند روزى كه متولد شده پاك مى‏شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بكند نماز بعدى پاكش می‏كند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد
بعد فرمود: یا على جز این نیست كه نمازهاى پنجگانه براى امت من حكم نهر جارى را دارد كه در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع كسى كه بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حكم را دارد.

 


نوشته: مرتضی در: چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

|

 
آرشيو مطالب پيشين:
دعای کشتی شکستگان
پرنگان حضرت ابراهیم
سرگذشت حضرت طالوت
رشوه خواری از دیدگاه قرآن
نماز از دیدگاه قرآن
ساختار قرآن
اسامی قرآن
قرآن چیست؟
عدالت از دیدگاه قرآن کریم
عدالت و جایگاه آن در قرآن کریم
داستان قرآنی عزير؛ بنده مخلص خدا
داستان قرآنی حضرت ادريس عليه السلام
داستان قرآنی حضرت سليمان عليه السلام
داستان قرآنی حضرت لوط عليه السلام
نتیجه ظلم از دیدگاه قرآن
ظلم از دیدگاه قرآن
ربا خواری و اعلان جنگ با خدا
ربا خواری از دیدگاه قرآن کریم
خواص عسل
آرشيو كامل
 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

درباره ما


    به وب من خوش آمدید

< Html />

    ورود اعضا:

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز :
    بازدید دیروز :
    بازدید هفته :
    بازدید ماه :
    بازدید کل :
    تعداد مطالب : 28
    تعداد نظرات : 4
    تعداد آنلاین : 1

توضيحات

No Image No Image